احساس خستگی میکنم. شاید برای این است که خیلی راه رفته ام. شاید هم این که امروز کنکور را گاییدم و رفت؟؟ نمیدانم. کنکور به جهنم. نمیدانم چه کردم. میدانم که زیست شناسی جانوری دانشگاه تهران را میاورم و این کافیست. اگر رتبه کنکور زبانم دو رقمی شود هم خوب میشود. درجه نخبگی ام یکی بالاتر میرود و... بجای ماهی 100 تومن ماهی 130 تومن از بنیاد ملی نخبگان میگیرم. صدقه میدهند انگار.
بزودی از دست دوستهای مدرسه ای هم خلاص میشوم. بیرحمانه و خودخواهانه است، میدانم. ولی من دیگر کسی نیستم که بخواهم با آنها دوستی کنم. مانند هم نیستیم. نمیگویم من بهترم؛ با آنها فرق دارم.
خوابم میاید اما نمیخواهم بخوابم...